يك ترانه جديد بعد از 10 سال
«جاده سرنوشت»
چشم تو و شباي منتو يه جاده اسيرن
اون جاده سرنوشتمه
ببين اونا كجا ميرن!
دلم ميخواست چشماي تو
چراغ راهم بمونه
اين روزهاي لعنتيرو
به شهر نور برسونه
اما تو راه سرنوشت
سياهي بيداد ميكنه
غم تو و تنهاييهام
توجاده فرياد ميكنه
چشم سياه مشرقيات
پناه هر شبم شده
بگو به من چي كار كنم
اين جاده همدمم شده
دلبرك چشمون سيا
روشنيهاي راه دور
خونه خورشيديت كجاست؟
تو اين شباي سوت و كور
اي كاش كه بارون بزنه
ابراي سنگين ببارن
خورشيد چشمات دوباره
نور رو به خونم بيارن
+ نوشته شده در سه شنبه بیستم مهر ۱۳۸۹ ساعت 17:47 توسط مانی راد
|